روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم،
شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ
روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم، دانههای عشق از صحن و سرایت برمیچینم و دور تا دور گنبد طلاییات میگردم و اینگونه جشن میگیرم.
پیش از خورشید، گنبد طلایی توست که هر روز طلوع میکند.
صبح شهر قم مدیون توست؛ مدیون خورشیدی که شب نیز بر فراز شهر آشکار است.
جشنی است که همه در آن دعوتند؛ کوچک و بزرگ، پیر و جوان؛ دور تا دور حرم تو چرخ میزنند و چرخ میزنند و نگاه مهربان و نوازشگر تو، پر و بال دلشان را نوازش میکند.
زیارتنامه خواندن این روز، حال و هوای دیگری دارد.
روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه میدهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حسن باز میگردیم؛ با دلهایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است.
روز میلاد تو هر روز در ما تکرار میشود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما!
۹۴/۰۵/۲۴